تبسمتبسم، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره
طاهاطاها، تا این لحظه: 13 سال و 27 روز سن داره
بابا قادربابا قادر، تا این لحظه: 43 سال و 8 ماه سن داره
مامان الههمامان الهه، تا این لحظه: 34 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره
کلبه عشقمانکلبه عشقمان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

دلنوشته های مامان الهه

اتفاقات اخیر

1395/1/11 14:48
نویسنده : مامان الهه
230 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزای مامان

گل پسر وگلدخترم،خوبین گلهای همیشه خندون مامان

عذرخواهی میکنم که یه مدت نتونشتم بیام،بخاطر فوت مادر بزرگم که رفتیم جیرفت،حدود یک هفته اونجا بودیم،که شما دوتا کلی شیطنت کردین،طها که به قول بابای سالم بردیمش زخمی اومد ،آرنجش وپاش رو زخمی کرد شیطون مامان...

بعد از اونم که یک هفته دنبال کارهای خونه شیرینی پختن واسه عید وکمک دست مامان جون هم بودیم...

البته برای کارهای خونه بابای خیلی کمک داد من اصلا تنهای نمیتونستم کاری انجام بدم...

یه چیزی رو همین جا بگم بهترین همسر وبابای دنیاست دستش رو از همین جا میبوسم...

البته بهترین  هدیه خداست به من وبعد دادن شما دوتاست...قلب

ایام عید رو یه روز سرفرصت کامل واستون مینویسم...

 


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)