تبسمتبسم، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
طاهاطاها13 سالگیت مبارک
بابا قادربابا قادر، تا این لحظه: 43 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
مامان الههمامان الهه، تا این لحظه: 34 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره
کلبه عشقمانکلبه عشقمان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

دلنوشته های مامان الهه

ورودت به سن هشت سالگی مبارک😍

عشقای مامان نوروز۱۳۹۷ جگرگوشه نازنین من! مرد کوچک امروز و بزرگ‌مرد فردا، امروز روز تولد تو است؛ به وجودت افتخار می‌کنم و هزاران هزار روز مانند امروز را برایت آرزو دارم. نازنین پسرم! یار و یارم! وقتی که تو دنیا آمدی، انگار همین که تو را دارم، بهترین هدیه ی دنیا را دارم، دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشان ترین ستاره نیستم در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم. تو کهکشانی هستی از پر نور ترین ستاره ها. تولدت مبارک. پسر عزیزم! چه شیرین است برای یک مادر دیدن بالیدن فرزندش. یک سال بزرگ‌تر شدنت مبارک باشد عشق مامان وبابا تــــــــــــــــــــــولــــــــدت مبــــــــــــــــــــــــارڪــــــ...
9 فروردين 1397

جشن انقلاب

گلپسر مامان واسه جشن انقلاب انشاء خواند شاگرد اول مامان جایزه گرفت یه ماشین که قطعاتش رو باید باهم جور کنه تا ماشین کامل بشه به داشتنت افتخار میکنم،همیشه دعای مامان وبابات بدرقه راهت هست دوست دارم این اعتماد به نفس رو همیشه داشته باشی باسواد مامان دوست دارم ️ ️ ️ ️ ️ ️ ️ ️ ️ ️ ️ ...
24 بهمن 1396

عکسهای قدیمی

گلپسرم وگلدخترم با عکسهاتون دنیایی خاطره دارم خواستم که،تو وبلاگ بزارم که ماندگار باشند عاشقتونم یه دنیا ...
24 بهمن 1396

باسواد شدنت مبارک

گلپسر مامان اولی شده وای روز اول مدرسه منو بابای کلی استرس داشتیم،من وگلپسری با تاکسی رفتیم مدرسه میثم،اخه بابای سرویس داشت ما که رسیدیم مدرسه چند دقیقه طول نکشید که بابای رسید،از شوقی که داشت خودش رو زود رسوند،هنوز جشن شروع نشده بود،کلی صندلی چیده بودن روی محوطه مدرسه،باسلام وتبریک مدیر آقای زندوکیلی جشن شروع شد باکلی آهنگهای شاد وبرنامه های شد ️ بعد از جشن با صف از زیر طاقی که پر از گل بود و یه قرآن بالاش رد شدید...راستی کادو هم گرفتید که یه قطار چوبی با واگنهای اعداد وحروف انگلیسی...کیک هم بریدید که کیک اولی شدنتون بود به شکل یه کتاب ...خشمزه هم بود شما یه کلاس دیگه بودی اما با زحمتای مامان رفتید کلاس خانم غ...
17 بهمن 1396

یه روز عالیه زمستونی

جان منی از این عزیزتر نمی شود جان منی و خوش به حالت که مادرت تو را مثل گوش ماهی هایی که خودش کنار دریا کشف کرده دوست دارد برایت یک مشت بوسه میفرستم باز هم هست از این بوسه های عاشقانه برایت زیاد کنار گذاشته ام ********** گلدختر مامان بزرگ شده واسه خودش خانمی شده، عشق مامان شیرین بود وشیرین تر وخوردنی شده... حسابی شیطون وبلا الان که دوسال وسه ماه داره حرف زدنش عالیه...کلا زیاد حرف میزنه چیزهای میگه که آدم دهنش باز میمونه این عکس هم یه صبح عالی زمستونی که باهم رفتیم پیاده روی گرفتم،طاها جان مدرسه بود.... واقعا راسته دختراخودشون رو عزیز میکنن عشق مامان یه دنیا دوست دارم......
17 بهمن 1396