م....مــــــــــادر
امروز بیشتر از همیشه جای مادر شوهرم خالیست... سومین سالگرد آسمانۍ شدنت مبارڪ... سومین ساله که از دیدنت روی ماهت محروم هستیم... مادر میدونی با رفتنت عشق و صفا صمیمیتی که توی خونه موج میزد رو با خودت بردی... اون خونه بدون شما رنگ وبوی نداره...خیلی دلگیره... مادر میدونی ومطمئنم که میدونی قادر سه ساله توی خونه نیومده حتی پا توی کوچه نمیزاره، میگه تا چشمم به این کوچه میفته یاد خاطرات مادرم میام...از اول کوچه تا آخرش باهاش خاطره دارم... میدونی مادر هنوز هیچکس رفتنت رو باور نداره... مــــــــــادر عزیــــــــــز، هممون دوست داریم دلمون یه دنــــــــــیا برات تنگ شده... مــــــــــادر،صورت ماهت رو میبوسم .... ...
نویسنده :
مامان الهه
10:10